نوشته شده توسط : هومن
آب می خواهم، سرابم می دهند عشق می ورزم عذابم می دهند

خود نمی دانم کجا رفتم به خواب از چه بيدارم نکردی؟ آفتاب!

خنجری بر قلب بيمارم زدند بی گناهی بودم و دارم زدند

دشنه ای نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمی پشتم شکست

سنگ را بستند و سگ آزاد شد يک شبه بيداد آمد داد شد

عشق آخر تيشه زد بر ريشه ام تيشه زد بر ريشه ی انديشه ام

عشق اگر اينست مرتد می شوم خوب اگر اينست من بد می شوم

بس کن ای دل نابسامانی بس است کافرم! ديگر مسلمانی بس است

در ميان خلق سر در گم شدم عاقبت آلوده ی مردم شدم

بعد ازاين بابی کسی خو می کنم هر چه در دل داشتم رو می کنم

نيستم از مردم خنجر بدست بت پرستم، بت پرستم، بت پرست

بت پرستم،بت پرستی کار ماست چشم مستی تحفه ی بازار ماست

درد می بارد چو لب تر می کنم طالعم شوم است باور می کنم

من که با دريا تلاطم کرده ام راه دريا را چرا گم کرده ام؟؟؟

قفل غم بر درب سلولم مزن! من خودم خوشباورم گولم مزن!

من نمی گويم که خاموشم مکن من نمی گويم فراموشم مکن

من نمي گويم که با من يار باش من نمی گويم مرا غم خوار باش

من نمی گويم،دگر گفتن بس است گفتن اما هيچ نشنفتن بس است

روزگارت باد شيرين! شاد باش دست کم يک شب تو هم فرهاد باش

آه! در شهر شما ياری نبود قصه هايم را خريداری نبود!!!

وای! رسم شهرتان بيداد بود شهرتان از خون ما آباد بود

از درو ديوارتان خون می چکد خون من،فرهاد،مجنون می چکد

خسته ام از قصه های شوم تان خسته از همدردی مسموم تان

اينهمه خنجر دل کس خون نشد اين همه ليلی،کسی مجنون نشد

آسمان خالی شد از فريادتان بيستون در حسرت فرهادتان

کوه کندن گر نباشد پيشه ام بويی از فرهاد دارد تيشه ام

عشق از من دورو پايم لنگ بود قيمتش بسيار و دستم تنگ بود

گر نرفتم هر دو پايم خسته بود تيشه گر افتاد دستم بسته بود

هيچ کس دست مرا وا کرد؟ نه! فکر دست تنگ مارا کرد؟ نه!

هيچ کس از حال ما پرسيد؟ نه! هيچ کس اندوه مارا ديد؟ نه!

هيچ کس اشکی برای ما نريخت هر که با ما بود از ما می گريخت

چند روزی هست حالم ديدنیست حال من از اين و آن پرسيدنيست

گاه بر روی زمين زل می زنم گاه بر حافظ تفاءل می زنم

حافظ ديوانه فالم را گرفت يک غزل آمد که حالم را گرفت:

ما زياران چشم ياری داشتيم خود غلط بود آنچه می پنداشتيم


:: موضوعات مرتبط: پایانم , ,
:: بازدید از این مطلب : 612
|
امتیاز مطلب : 111
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 5 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط :

از کلیه کسانی که جنبه ندارند خواهش میکنیم وارد این وبلاگ نشوند

.....................

دوستان گرامی متاسفانه سیستم لوکس بلاگ در چند روز اخیر دچار اشکالات بسیاری شده که مطمئنا خودتون مشاهده کردین!!!

اما بزرگترین اشکالی که بوجود اومده بازگرداندن تمام تغییرات وبلاگها به حالت 7 روز قبل میباشد که باعث شده تمامی پستهای آپ شده در این چند روزه به اضافه تمامی عکسها که حدود 120 عکس بوده از روی سرورها پاک بشه و آخرین پست به صورت ثبت موقت در بیاد اونهم بدون عکسها!!!!!!

واقعا نمیدونیم چی باید کنیم

اینهمه وقت و زحمت رو فقط توی ایران و یک سرور ایرانی میتونه به راحتی در عرض چند دقیقه به گند بکشه و هیچکس هم پاسخگو نباشه!!!!!

این بار دوم در یک ماه اخیر هست که به این وضع دچار شدیم!!!!

به همین علت قصد داریم سرور رو عوض کنیم و به سرویس دهنده بهتری نقل مکان کنیم.

از تمامی عزیزانی که در این مدت ما رو با نظرهای زیباشون همراهی کردن از صمیم قلب تشکر میکنیم.

حتما آدرس وبلاگ جدید رو بزودی از طریق همین وبلاگ و همینطور ایمیلهای شما عزیزان در اختیارتون میگزاریم.

با تشکر از همه شما دوستان مهربون و با محبت

.............

مدیریت وبلاگ بوی بازی



:: موضوعات مرتبط: پایانم , ,
:: بازدید از این مطلب : 699
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 4 ارديبهشت 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد